loading...

خآکستری نوشت های گیله دختر🍃

👻Big Brain , Big Glasses👽

بازدید : 196
جمعه 22 آبان 1399 زمان : 23:37

دلم مسیر دانشگاه به شهرداری رو میخواد . (با دوستااامممT_T)

سر زدن به کتاب فروشیا ... حتی خریدن اون همه کتابای درسی 🤧 .

صبحونه‌ توی کافه کیک و برانچ توی کافه تراس T_T .

ترجیح دادن خرید قهوه به دیر رسیدن به امتحان .

اول پرت کردن کیف به میز موردنظرمون توی سلف، بعدش نشستن دور‌ میز .

وقتایی که امتحان میدادیم و بدون اطلاع میرفتیم توی سلفِ ساکت و خلوت و میدونستیم که میتونیم همو اونجا پیدا کنیم .

اون صبحی که بعد از امتحان نشسته بودیم روی نیمکتا و یه موش مثل پلنگ از کنارمون رد شد و خیلی ریلکس به حرف زدن‌ادامه دادیم .

همون روز محمد گفت چرا منتظرید بچها گفتن دوست پسرش (من)‌ میخواد بیاد دنبالش و برگشت بهم گفت میخوای‌کرایه ندی؟ خااا ! 😂😂

وقتایی که توی ۵ثانیه میتونستیم با پله از طبقه‌ی اول دانشگاه بریم طبقه‌ی دوم و میموندیم تا آسانسور بیاد و بعد از ۱دقیقه برسیم طبقه دوم .

از کتاب فروشیای توی دانشگاه نگممم که نصف کتابخونه مو با اونا پر کردمممم T___T .


#ناراحت نوشت, دانشگاه, درس نوشت, رشت
جلسه ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی