من میخوام برم مازندران زندگی کنم:/ بای :/💔
خیلی وقت بود که مازندران نرفته بودم و وقتی هم ک رفته بودم کوچولو بودم .
چقدر خوشگله این استان😭💚 . خصوصا رامسر و ویلاهاش😭💕 .
دیروز برای یه کار اداری اندازه یه سال بیرون بودم .
اولش رفتم تنکابن بعدش رامسر و بعدش جواهرده که عاشقشم😍🍒 . دفعهی قبلی ک جواهرده بودم شهریور بود و هوا ابری و بارونی... ولی ایندفعه هوا آفتابی بود و خیلی دوج داشتم😍😭 (جواهرده بالای کوهه) . بزبز کوهی دیدم😭🤗 . شنیدم صدای زنگوله میاد ، چشمم خورد ب کوه رو ب رویی که چندتا بزبزی روش بودن😍 .کیوتیییی کیوتییییヽ(*゚ー゚*)ノ .
خیلی اتفاقی آنتن داشتم و وقتی چای ذغالی میخوردم،مریم ویدیوکال کرد و ویو رو بهش نشون دادم و بهم گفت شبیه تور لیدرا شدی😂 .
موقع برگشتن به گیلان از لنگرود رد شدیم و اتفاقی محل کار مریم رو پیدا کردم.خیلیییی اتفاقی! پریدم توی محل کارش و به همکارش فامیلیمو گفتم و خواستم صداش کنه و بعدش صدای گروپ گروپ میومد از بالا،فهمیدم مریم داره میدوئه میاد. خیلییی سوپرایز شد بچم😍🤗💚 .
بعدش رفتیم لاهیجان و از نوشین خرید کردیم و بعد از ۱۲ساعت اومدم خونه و با همون خستگی شروع کردم به تمیزکاری و ضدعفونی کردن .
پ.ن: هنوزم خسته م ( ̄^ ̄) .
#روز نوشت, خوشحال نوشت, لبخند نوشت, چشم قلبی نوشت